وانشات مافیای جونگ کوک فصل سوم (ضربان عشق)پارت۱_

یک سال پیش موقعی که آیو در بیمارستان بود از زبان تهیونگوقتی که فهمیدم پدرم کار خودش رو کرده به سمت جایی که آیو رو برده بودن رفتم دیدم دوتا گولوله توی شکمش زده بودن و بیهوش روی زمین بود میخواستم برم پیشش که کوک بالای سرش بود زنگ زد به اورژانس تا ببرنش سریع تر به بیمارستان رسیدم و با پرستار و دکتر هماهنگ کردم که بگن آیو مرده و یه دختر دیگه رو بجای ایو به کوک تحویل بدن به پرستار و دکتر پول خوبی دادم تا این کار و بکنن دیگه نمیزارم به آیو چیزی بشه و آسیب ببینه .بعد از عمل رفتم و از پشت شیشه نگاش کردم پرستار ها و دگتر ها خیلی بهش میرسیدن چون خودش یه دکتر ماهر بود و خیلی مهربون بود .بهم گفتن که به هوش اومده رفتم بالای سرش تهیونگ =آیو حالت خوبه میتونی حرف بزنی آیو=کوک کجاست ؟تهیونگ =بعدا بهت میگم الان نمیتونی حرف هایی که میزنم رو حضم کنی اروم باش دکتر گفته بعد یک هفته میتونیم بریم آیو=ممنون بعد یک هفته برگه تلخیصش رو گرفتم و از بیمارستان اومدیم بیرون . توی ماشین بودیم که سکوت رو شکست آیو =تهیونگ گفتی بعدا بهم میگی کوک کجاست الان کجاست چرا پیشم نیومد ماشین رو زدم کنار تهیونگ =آیو خوب گوش بده و نگو که دروغ میگم من هیچ وقت بهت دروغ نگفتم ... کوک دوباره تنهات گذاشت اون با پدرم معامله کرده بود که تورو به پدرم بده و پدرم با رییس مافیا فرانسه هماهنگ کنه تا ریاست گروهش رو بده به کوک رییس مافیا خون قرمز یک گروه قدرتمند فرانسه هست اون به پدرم بدهکار بود پدرم خانوادش رو نجات داده بود اون گفته بود هرچی که بخواد رو بهش میده بدون چون و چرا پدرم هم از کوک تورو خواست تا انتقام بگیره ازت و به کوک اون گروه قدرتمند رو داد حالا بدون که کوک چه حور ادم هست برای بار دوم کوک ازت جدا شد من نمیزارم که دیگه کس
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید