تصور کن یونگی پارت 17

دوباره تهیونگ دستشو گذاشت رو دهنش و خندید که جیمین بهش نگاه کرد _چیشده؟ به چی میخندی تو؟ تهیونگ سعی داشت نخنده _هی هیچی. سولگی _واسه من یه قهوه بیارین سانا_یه هات چاکلت. +واسه منم میلک شیک توت فرنگی بیارین. گارسون _چشم از بقیه سفارش گرفت و رفت... +من برم الان برمیگردم. بلند شدم از کافه رفتم بیرون وگوشیمو روشن کردم که دیدم یه مرده واستاده و به من نگاه میکنه عینکش رو در اورد _میشه همراه من بیاین؟ +بله؟ بامنین؟ _بله با شمام میشه باهام بیاید لطفا؟ +من با غریبه جایی نمیام. _ولی شما باید باهام بیاید. +یهنی چی؟ باید دیگه جیه؟ اومد سمتم که عقب عقب رفتم دستشو دراز کرد و مچ دستمو گرفت _خانم اذیت نکنین. مجبور نکنین کاری رو که دوست ندارم انجام بدم همراهم بیاید لطفا. بدون اینکه اجازه خرف زدن بده دستمو کشید و برد سمت ماشین +اه ولم کن دست کثیفتو بکش.دستشو بلند که بزنه تو گوشم _ببند دهنتو دختره ی احمق.+ب ب با باشه. دره ماشینو باز کرد _سوار شو زود باش. +گفتم ب من دست نزن. یکم صداشو بلند کرد گفت _منم گفتم حرف اضافه نزن. هولم داد و سوار ماشین کردم و درو بست وخودش سوار شد و برگشت _ببین بی سرو صدا میشینی و تکون نمیخوری. خواستم درو باز کنم که دیدم قفله +کثافت ورد واسه چی قفل کردی بازش کن. صدا شو بلند کرد _خفه شو یه دقیقه. اینقدر بلند گفت که از تر س گریم گرفته بود ماشینو روشن کردو راه افتاد. +کجا داری میری؟ _ساکت شو حرف نزن لال شو. فهمیدی؟+خفه شوو. برگشت سمتم میخواست بزنه تو گوشم که خودمو جمع کردم و دستش بهن ن سید ببین خودتم از کتک خوردن میترسی پس چند دقیقه خفه شو. بیهوش کردنت واسم خیلی راحته و بیشتر چند لحظه بیشتر طول نمیکشه پس به نفع خودته ساکت باشی. لایک و کامنت یادتون نره
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید