فیک جی هوپ پارت۸(عشق خونین)

صل بدون حرف میرم سراغ داستان ****** از زبان ۱.ت بلخره اون مهمونی مزخرف و نگا های اون یارو تموم شد هوففف اوخیشش رفتم سمت اتاق یه لباس خواب ور داشتمو با لباسای خودم عوض کردم لامصب همه ی لباسا هم باز بودن مجبوری یکی شون رو پوشیدم با خستگی تمام رفتم روی تخت دراز کشیدم که یهو در باز شد و هوسوک با بالا تنه لخت وارد اتاق شد جوننننننن باعععععفع چه سیکس پکایییی عررررررر همینطوری خیره شده بودم به سیس پکاش که یهو برگشت گف پایان دید۱.ت دید جی هوپ مهمونی تموم شد منم از گرما پیراهنو در اورده بود داشتم میرفتم تو اتاق تا بخوابم از الان به بعد اتاق منو ۱.ت یکی بود در باز کردم که یهو نگاهای ۱.ت سمته من موند خط نگاهشو گرفتم خورمد به سیکس پکا همینطوری داشت نگام میکرد منم با نگاهاش معذب شدم اخه داشت با نگاهاش منو دولوپی میخورد(اوخی بچم جذابهه) قشنگ۱۰ دیقه بینمون سکوت بود که من اون سکوت رو شکوندم و گفتم جی هوپ:چیه سیکس پک ندیدی نگا داره؟؟ ۱.ت فهمید چه غلطی خورده گفت ۱.ت: چی نه... برو بابا ...فقط چن تا سوال داشتم ۱ تو اتاق من چیکا میکنی ۲ چرا لختی جی هوپ: ۱ اتاقمون ۲ خونمه دوس دارم تو خونم راحت باشم ۱.ت:اوک بعد هم جی هوپ عین بچه ی ادم رف رو تخت خابید و روشو اونور کرد که یهو دوباره ۱.ت صداش در اومد گفت ۱.ت:میشه یه سوال بپرسم؟ جی هوپ:نه ۱.ت:میپرسم جی هوپ:تو که می خوای بپرسی خو چرا اجازه میگیری و*د*ف ۱.ت:چرا جلو اون مرده گفتی من دوس دخترتم؟ جی هوپ: ببین جواب واسه این سوال زیاد کدومو بگم؟ ۱.ت:همه ی جواب هایی که میدونی جی هوپ:اوکی ۱ لباست خیلی باز بود ۲ رژت خیلی پر رنگ بود ۳ جی کی خیلی بد نگات میکرد ۴ قراره تا چن روز ایدنه به مامانم معرفیت کنم و رسمن زنم میشی ۱.ت:..... ادامه دار خو شرطی ندارم ب
ویدیوهای جدید