your browser not support this video

در حالی که در خیابان قدم می‌زدم، ناگهان یکی از پس کته‌ها برخاست و شروع به پیگیری من کرد. او وارد یک کوچه تاریک شد و من به ترس از دست دادن در میان سایه‌های تاریک این بارگیری می‌کردم. کولی کردن من تنها شروع بود؛ مرد ناشناس با یک شمشیر تیز در دست به من حمله کرد. با هر لحظه...