your browser not support this video

دوست دارم بازهم من غرق در یادت کنم تَن غرق دریای خیالت غرقِ در گل های گُلشن بشنوم از گل کلامت بوکنم گل های سوسن پس بگردم در وجودم روزنِ تاریک و روشن تا از آن رَه غرق گردم راه یابم اَمن و ماَمن طیب خاطر از وجودت می نشیند در نشیمن هان تو ای شاپور جانا بازگو بر یار و دشمن هین ترا باشد پیامت جان فزون است آن تماماً شعر از شاپور دکتر حجت اله سلیمانی مجله ندای ایثار دانشگاه علوم پزشکی تهران 6 تیر 1403