فیکه شوگا شب کاراگاه پارت ۴

جین:بنظرم پرونده ای در کار نیست جونگ کوک:مگه میشه من:پرا نشه زیاد پیش اومده پرونده های الکی برامون بفرستن جونگ کوک:عا راست میگی شوگا:یکم به حرفتون فکر کنید بعد بگید من:خودت که اصلا حرف نمیزنی همه به شوگا خندیدن شوگا پوکر نگام کرد و گفت:شما هم مخمون رو خوردی از بس حرف میزنی من:حداقل من حرف رو میزنم حرفمم لاقلانه ست به این ۷ تا خل و چل بگو دنیل:با من ۷ تا من:۸ تا البته شوگا هم عضو شما خنگا دنیل:راست میگه خو شوگا:ما خنگیم من:نیستید جین:واای یاع یاع یاع زوج های کل کل کن جیمین:سما تو یه خونه زندگی کنین خدانکرده فردا جنازه یکیتون رو پس میگیریم من:چرا جیهوپ:از بس سر و کل هم میزارید هردوتون کرمکی هستین اخر یکی یکی رو میکشه دنیل:اوه ساعت ۹ شبه بسه دیگه بریم این پرونده هم بسته شد همه به خونه هاشون رفتن منم پیاده اومده بودم و بارون گرفته بود شوگا هنوز نرفته بود و اومد سمتم و گفت:بیا باهم بریم من:نه خودت برو من مزاحمت نمیشم شوگا:عزیزم هردومون راهمون یکیه منم که ماشین باهام نیست پیاده اومدم من:او باشه بریم دستشو گرفت تو دستم خجالت کشیدم اما خودم چسبیدم بهش تعجب کرد و گفت:نیوفتی من:چرا بیوفتم تو هستی هردومون خندیدیم و شوگا گفت:واقعا دوسم داری من:امم اوهوم شوگا:میدونی نقطه ضعفم چیه من:پوکر بودنت خندید و گفت:نه من:پس چیه شوگا:تو من:چی من تو چی ها چیشده اینجا کجاست چی میگی شوگا:چته بابا،میگم نقطه ضعفم تویی من صورتمو بانمک کردم و گفتم:چرا من شوگا اومد نزدیک و دماغمو بوسید و گفت:میخوای بگی خودت نمیدونی من:مَحاله ازت شوگا:چی محاله ازم من:این همه صمیمیت و عشق شوگا:دیگه وقتی پای عشق در میون باشه همه چی فرق میکنه من خندیدم و گفتم:میری خونت شوگا:اره برقا هم رفته نمیدونم چیکار کنم من:تو که تا اینج
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید