29_ گروه شهید اندرزگو ( ابراهیم هادی )

به نام خداوند بخشنده مهربان راوی : ممصطفی صفار هرندی مدت کوتاهی از شروع جنگ گذشت.فرماندهی سپاه در غرب کشور جلسه ای برقرار نمود. قرار شد نیروهای داوطلب و بچه های سپاه مناطق مختلف تقسیم شوند. اما گروهی از بچه ها از سرپل ذهاب به سومار، روهی به سمت مهران و صالح آباد و گروهی به سمت ستان رفتند. طبق جلسه، حسین اللّه کرم که از فرماندهان مناطق عملیاتی ه عنوان فرمانده سپاه گیلان غرب و نفت شهر انتخاب شد. و به همراه چند گروهان از گردان های هشتم و نهم سپاه راهی منطقه گیلان غرب شد. ابراهیم که از دوران زورخانه رفاقت دیرینه ای با حاج حسین داشت به همراه او راهی گیلان غرب شد.به عنوان معاونت عملیات سپاه منصوب شد. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گیلان غرب شهری در میان کوهستان های مختلف است. در ۵۰ کیلومتری نفت شهر و خط مرزی و در ۷۰ کیلومتری جنوب سرپل ذهاب. عراق تا نزدیکی این شهر و بیشتر ارتفاعات آن را صرف کرده بودند. در اولین روزهای جنگ نیروهای لشکر چهارم عراق وارد گیلان غرب شدند ما با مقاومت غیور مردان و شیر زنان این شهر مجبور به فرار شدند. جریان آن حمله یکی از زنان این شهر با ضربات داس دو نظامی عراقی را به هلاکت رساند!!!*~* بعد از آن عده ای از مردم شهر از آنجا رفتند.بقیه ی مردم روزها را به شهر می آمدند و شب ها به سیاه چادرها در جاده اسلام آباد می رفتند. تیپ ذوالفقار ارتش هم در منطقه «بان سیران» در اطراف گیلان غرب مستقر شده بودند. مدت کوتاهی از فعالیت سپاه گیلان غرب گذشت. این مدت کار بچه ها فقط پدافند در مقابل حمله احتمالی دشمن بود و هیچ تحرک خاصی از نیرو ها دیده نمی شد. جلسه ای برقرار شد. نیروها پیشنهاد کردند همانطور که دکتر چمران جنگ های نامنظم را در جنوب و اصغر وصالی جنگ های چریکی را در سرپل ذهاب انجام