دکلمه فریدون مشیری آزادی

پشه ای در استكان آمد فرودتا بنوشد آنچه وا پس مانده بود-كودكی از شیطنت بازی كنانبست با دستش دهان استكان-پشه دیگر طعمه اش را لب نزدجست تا از دام كودك وارهد-خشك لب می گشت حیران راه جوزیر و بالا بسته هر سو راه او-جان گرامی بود و آن نعمت لذیذلیك آزادی گرامی تر عزیز - ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید : @Time_Dialog
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید