صحنه؛ داستان دختری با رویای بازیگری ( کلینیک زیبایی ماه زر )
یک دختر، با رویای بازیگر شدن، اما هر بار جلوی آینه، رد جوش ها و اسکارها شبیه دیالوگی ناگفته، دلش رو می لرزوند. انگار نقششو قبل از شروع بازی، ازش گرفتن... اما کم کم، با درمان، پوستش نه فقط صاف شد، که رویاش دوباره رنگ گرفت. حالا وقتی لبخند می زنه، نقش اول زندگی خودشه. گاهی فقط کافی...
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت