وقتی بزرگ شدم، میخواهم مانند داوود با بستنیهایم در انبار آتش بپیمایم و با کوچولویهای خوشقلبمان بازی کنم.
وقتی بیشتر بزرگ شدم، تصمیم دارم به یاد داوود بزرگتر باشم و لحظات خوشی با دوستانم در انبار آتش با بازی و بستنیهای دلچسب بگذرانم. این تجربهها و خاطرههایم از کودکی با کوچولوهای خوشقلبم، به من احساس شادی و آرامش میدهند و میخواهم این لحظات را همیشه به خاطر داشته باشم و...
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت