سر سفره چیزی نبود؛ یخ در پارچ و پدر هر دو آب شدند.
پدرم کارگر است به مزرعه می آید با آخرین ستاره از آسمان صبح و باز می گردد با اولین ستاره در آسمان شب پدرم خورشید است سلمان هراتی امید
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت
سر سفره چیزی نبود؛ یخ در پارچ و پدر هر دو آب شدند.
پدرم کارگر است به مزرعه می آید با آخرین ستاره از آسمان صبح و باز می گردد با اولین ستاره در آسمان شب پدرم خورشید است سلمان هراتی امید