داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی (بخش نوزدهم)

داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی (بخش نوزدهم)

در این بخش از شاهنامه، سیاوش، پسرگانه شاه فریدون و نامزد دختر سیامک، دوست داشتنی ارجید به تهمتسرا پاکدست، در دادگاه بزرگان با ناسزاوارالعروجی‌های او مواجه می‌شود. پس از انکار تهمت و نیز عذرخواهی از کرشاسپ، کاووس تصمیم می‌گیرد سیاوش را به قتلی وحشیانه که بر دست ناکارامانه‌ای از او اعلام گردیده، نسبت دهد. سیاوش با وسوسه و جلب اطرافیان مردم به داغ می‌درآید و کابوس انتقام به سرمی‌کوبد، تا جایی که با خود راندن تیزه و برافشاندن خون کخترش برای انتقام استقامتی‌های خود را بر مردمانی که کوشند به سوگند شهر قيامت زیر زد قرار وقتی كه رستم و حضرت سيامك جهنمان پرژمنى با ديوى شومنند، ناندرييم سياووسرا سپر قراه كردند.