your browser not support this video

ارغوان می‌بینی؟به تماشاگه ویرانی ما آمده‌اندمانده‌ایم تا ببینیم نبودن راآخر قصه شنودن راپشت این پنجره‌ی بسته هنوزعطر آواز بنان مانده استشهریار اینجاشعر نقاشش را خوانده استآن شب افشاریبا کسایی و قوامی و ادیبتا قرایی و فرودوان درآمد از اوجشجریان، لطفیچه شبی بود، دریغزندگی روی از این غمکده گردانیده استارغواندر و دیوار غریب افتاده چه تماشا دارد؟