مسیح بیات بردی دل مرا

بردی دل مرا دل غافل مرا چشمان تو مرا به یه اشاره جادو کرد آرامش منی تو خواهش منی قلبت دلمو آخر زیر و رو کرد پیمانه پیمانه مینوشم از جان آن چشم مستانه که دیوانه ام میکرد دردانه ی من دیوانه ی من دیدی که عشقت چه بر سرم آورد پیداست از چشای تو عشق مبتلا شدم به تو عشق از فرشت...

پاسخ به

×